تلما تلما ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

پستونک صورتی

سوراخ کردن گوش تلما جانم

  عشق مامانی دیگه یواش یواش باید گوششو سوراخ میکردیم همه میگفتن هرچی زودتر بهتره اخه دردش کمتره ما هم تصمیم گرفتیم تو خونه و سنتی اینکارو انجام بدیم البته کسی که تبهر داشت اما چشتون روز  بد نبینه وقتی سوزنوتو  گوشش کردن چنان گریه ای کرد که منم  گریم گرفت ا لبته  من دل دیدن نداشتم فقط  صداشو  میشنیدیم اما  بعد از چند دقیقه بهتر شد اینم عکس  گوششه     ...
8 اسفند 1392

قرتی بازی تلما خانم

  سلام به همه عزیزان  تلمای شیطون مامان الان هفت ماهو بیست و شش روزشه و طی یک هفته  هم دست دستی میکنه هم نانای تازه از ذوق کردن ما به وجد میاد ومیخنده  جیغ میزنه طوری که قرمز میشه صورتش اینم عکس دخترلپ گلیم      ...
24 بهمن 1392

غذا خوردن عشقم

این تلما خانم شکمو یک ماهی هست که داره غذا میخوره وقتی که قاشق غذا تو دهنش میره از خوشحالی چشماشو به هم میزنه دخترم صبحونه سرلاک ناهار سوپ و شام  بیشتر سرلاک گاهی  فرینی هم میخوره جدیدا میان وعده پوره موز و سیب هم میتونه بخوره    تازه خانم خانما حرفم بینش میزنه مامان بابا دده و خیلی خوشحال میشه وقتی ظرف غذاشو میبینه              ...
19 بهمن 1392

اولین یلدای دخترم

سلا م به همگی  بله و بالاخره عکس  یلدای دخترمو با تاخیر گذاشتم البته اتلیه دیر عکسارو داد. متاسفانه چون اتلیه که رفتیم مسلمون نبودن تزئینات شب یلدا رو نداشتن اون انارم مامان شهره بهش  داده.  دختر شیطونم برعکس با دیدن نور اونجا تعجب کرده بود و اصلا هم نخندید و خدارو شکر بدون اینکه  بگیریمیش خودش نشسته بود اینم از اولین یلدای تلما خانم شیطون       ...
21 دی 1392

اولین برف و کریسمس زندگی تلما خانم

  اینجا شب  کریسمسه و برف خیلی قشنگی هم میومد ما هم تصمیم گرفتیم از تلما عکس بگیریم تو عکس اول که میبینید هر چی صداش میکردیم که به دوربین نگاه کنه برنمیگشت و زیر نور چراغا برف و با تعجب نگاه میکرد و همش با دستای کوچولوش سعی میکرد برفارو لمس کنه          ...
21 دی 1392

فضولی های تلما خانم شیطون

تلمای عزیزم الان شش ماهو شش روزش هست و دیگه یاد گرفته روی زمین غلت میزنه و برمیگرده  وانقد این کارو میکنه تا یچیزی پیدا کنه بر داره بذاره دهنش وقتی این کارو میکنه به همه نگاه میکنه  خیلی با سیاست کارشو ادامه میده      ...
5 دی 1392

ماما گفتن عشقم

سلام به عزیزان این تلما خانم شیطون کوچولو در 5 ماهوبیست روزگی چندبار به من گفته ماما وکلی هم جیغ میزنه که بغلش کنم تازه خیلی قرتی شده به مامانش گفته براش لاک بزنه عاشق خرید وگردشه جلو پنجره میگیریمش با یه عشقی به خیابون نگاه میکنه واین فصل بارون میاد واون خیلی دوست داره  این دخترکم عاشق کار کردن با کامپیوترو تبلت و گوشی هستش خودتون ببینید ونظر بدید   ...
22 آذر 1392

فوت مامانی

  سلام به عزیزان یکم دیر اومدم مطلب بذارم متاسفانه مادربزرگ عزیزمو در تاریخ 92/9/3ازدست دادیم و به سوگ نشستیم وازخدا طلب مغفرت برایش داریم. والبته میدونم در بهشت منزل کرده و همیشه تو قلبمون زنده هستن. ایشون دور از حالا به تلما علاقه زیادی داشتن چون تلما اولین نتیجه شون بودن روحش شاد و یادش گرامی.     ...
16 آذر 1392